دعای رهایی 📿 مأموریتی برای گذراندن شب قدری که متفاوت است ✨ شب شده بود. نگاهش خیره به آسمان مانده و در فکر فرو رفته بود. قبلترها وقتی خوابش نمیبرد به ستارههایی خیره میشد که بر روی دیوار اتاقش چسبانده بود. حالا آن ستارهها به زیر خروارها خاک رفته و …
مطالعه بیشتر »