📌 داغ مادر… ▫️ کنار قبری خاکی روی زمین نشسته و چادرش را روی صورتش کشیده بود. خاک بر سر خودش میریخت و ضجه میزد: «دیدی چه خاکی بر سرم شد؟! مادر! حالا با درد تنهایی و جای خالیت در خانه چه کنم؟» نزدیکتر رفتم تا تسلیت بگویم، اما در …
مطالعه بیشتر »📌 داغ مادر… ▫️ کنار قبری خاکی روی زمین نشسته و چادرش را روی صورتش کشیده بود. خاک بر سر خودش میریخت و ضجه میزد: «دیدی چه خاکی بر سرم شد؟! مادر! حالا با درد تنهایی و جای خالیت در خانه چه کنم؟» نزدیکتر رفتم تا تسلیت بگویم، اما در …
مطالعه بیشتر »