چهارشنبه , دسامبر 25 2024

برچسب آرشیوها: 📌 از تهران تا بهشت

📌 از تهران تا بهشت قسمت سوم

📌 از تهران تا بهشت 🔸 هوا کاملاً تاریک شده بود. احمد‌آقا تابلوی کنار جاده را به پارسا- که پشت سر هم خمیازه می‌کشید- نشان داد و گفت: نیم‌ساعت دیگه به مجتمع بین راهی دامغان می‌رسیم. یه آبی که به‌ صورتت بزنی و یه چیزی که بخوری، خوابت می‌پره. احمد‌آقا …

مطالعه بیشتر »

📌 از تهران تا بهشت قسمت چهارم

📌 از تهران تا بهشت 🔸 پارسا با بی‌میلی به قسمت پیامک‌ها رفت. بیشتر از هجده پیام از پدر و مادرش داشت. حتی عمو‌محمد هم پیام داده بود. نوشته بود: کجایی پارسا؟ بابات داره سکته می‌کنه. حال مامانت خوب نیست. لااقل به من بگو کجایی! جا خورد. ظهر موقع قایم‌شدن …

مطالعه بیشتر »

📌 از تهران تا بهشت

📌 از تهران تا بهشت 🔸 – پارسا! پاشو عمو! رسیدیم. پارسا با صدای احمد‌‌آقا از خواب پرید. با کف دست، چشمانش را مالید و به بیرون نگاه کرد. دیگر خبری از جاده و تاریکی نبود. در شهر بودند. شهری که غرق چراغانی و روشن و رنگارنگ و خوشحال بود. …

مطالعه بیشتر »