#شیطان 🔻 یکی از رفقا شاید حدود بیست سال پیش نقل میکرد. آدم جالبی بود. خودش اینجا قم ساکن بود، پدر و مادرش پیرمرد و پیرزنی در اصفهان بودند. میگفت: به اصفهان رفتم تا به دیدن پدر و مادرم بروم. گفت: ساعت را برای بیدار شدن در سحر آماده کردم. …
مطالعه بیشتر »