🔻…اما آخرش یه دختر که اونم داشت آرمان علیوردی رو میزد رو به جمعیت میگه که” بسه دیگه کشتینش! بسشه…”اوناهم آرمان رو رها میکنن. آرمان از جاش بلند میشه و خونین و مالین سمت خیابون اصلی میره. صدای بسیجیها رو میشنوه که داشتن حیدر حیدر میگفتن. میره سمت صدا. اما …
مطالعه بیشتر »