دخل و خرجش بهم نمیخورد. حسابی زیر بار قرض بود. مضطر شد. به دلش افتاد متوسل شود به امام زمان علیهالسلام. با خودش قراری گذاشت: چهل روز، چهل عریضه برای آقای عالَم. هرروز حاجتش را مینوشت و به آب میسپرد. روز چهلم اتفاق عجیبی افتاد… 👈این حکایت جذّاب را اینجا …
مطالعه بیشتر »