پنج‌شنبه , ژانویه 23 2025
خبر فوری

در بین دوستان و بچه محل های ما

در بین دوستان و بچه محل های ما، یک پسر بود که عاشق شده بود و خیلی تلاش داشت تا با آن دختر ازدواج کند. این دو آنقدر عاشق هم بودند که وقتی رفقای ما می‌خواستند مثالی از عشق بزنند، همین پسر و دختر را می‌گفتند. چند سالی گذشت و …

مطالعه بیشتر »

دسیسه های ابلیس از زبان تجربه‌گران نزدیک به مرگ…

دسیسه های ابلیس از زبان تجربه‌گران نزدیک به مرگ… یکی از تجربه‌گران مرگ می‌گفت: من در مرور زندگی‌ام روزهایی را دیدم که کسی مرا وسوسه می‌کرد تا وارد جمعی شوم که مشغول گناه هستند! البته وسوسه های او زمانی اثر گذار بود که من علاقه به گناه را نشان داده …

مطالعه بیشتر »

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود…

در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمی شود… کتاب شنود اثر نشر ابراهیم هادی را خواندید ؟ اگر که نه یادتان می آید؟ ابتدای جنگ یمن هم اجتماع بود اما اتحاد نه.. شهادت یعنی ذکر خون شهید جاری هست و خدا می داند که شهدا زنده …

مطالعه بیشتر »

دستبوسی امام زمان…

دستبوسی امام زمان… یک بار با احمد آقا و بچه‌های مسجد امین الدوله به زیارت قم جمکران رفتیم در مسجد جمکران، پس از اقامه نماز به سمت اتوبوس برگشتیم ایشان هم مثل ما برگشت. راننده گفت اگر می‌خواهید سوهان بخرید یا … یک ساعت دیگر وقت دارید. ما هم راه …

مطالعه بیشتر »

امام محمد باقر (ع): اگر مردم می‌دانستند

امام محمد باقر (ع): اگر مردم می‌دانستند که در زیارت قبر حضرت حسین بن علی(ع) چه فضل و ثوابی است حتما از شوق و ذوق قالب تهی می‌کردند و به‌خاطر حسرت‌ها نفس‌هایشان به شماره افتاده و قطع می‌شد. 📚 (http://custom-emoji//5373098009640836781?304) ترجمه كامل الزيارات ص ۴۶۷ ایشالا آماده شویم برای زیارت…

مطالعه بیشتر »

از همسایه های ما بود.

از همسایه های ما بود. می گفت در اوج گرمای تابستان، یخچال ما خراب شد. دیگه کار نکرد. خیلی ناراحت بودم. هم وسایل داخل یخچال به خاطر گرما خراب می شد، هم بچه ها آب خوردن نداشتند. آب را باید از شیر می‌خوردند که خیلی گرم بود. همه عطش داشتند. …

مطالعه بیشتر »

🔹در آن‌سوی دنیا این لحظات را می‌دیدم!

#تجربه_نزدیک_به_مرگ 🔹در آن‌سوی دنیا این لحظات را می‌دیدم! وارد جلسه‌مهمانی شدم. تمام دوستان هـم نـشـسـتـه بـودنـد. مـی‌ گـفـتـنـد و می‌خندیدند. یک میزبزرگ وسط سالن بـود و هـمــه مــیــوه و شـیـریــنـی از آنجا بـر مـی داشـتـنـد و مـی خوردند. چـنـد دقیقـه بـعـد مجـلـس به‌ سـمـت غیبت رفت. به دوستانم گفتم: بیایید …

مطالعه بیشتر »

در تـجـربـه ام روزی را دیدم

🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ ✍️ در تـجـربـه ام روزی را دیدم که ماشینم را مقابل درب همسایه پارک کرده بودم. یکی از اهالی آن خانـه بیرون آمـده بود و می‌‌خواست ماشینش‌را خارج کند. همان موقع خودم را رساندم و جای ماشین را عوض کردم. آنجا به من نشان دادند این شخص کودک …

مطالعه بیشتر »

🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم

#سلام_بر_ابراهیم 🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد. 🔸به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و …

مطالعه بیشتر »