🌿 عبارتی که در دیدار کنگره شهدای آذربایجان شرقی در حسینیه امام خمینی (ره) نقش بسته بود 🌺 «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه» 🍃 آنان (شهدا) به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان گردیده شادمانند. (سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷۰) ➕ «فَرِحینَ بِما ءاتیٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ …
مطالعه بیشتر »😉 حواست به خودت باشه!
♨️ تیتر یک سایت نو+جوان 🎙️آقا در دیدار کنگره شهدای آذربایجان شرقی از لزوم توجه به هویت فردی و ملی گفتند 😉 حواست به خودت باشه! ➕ «یکی از وظایف ما این است که متوجه به «خود»، به «خودی خود»، باشیم… خدای متعال برای کسانی که یاد او را فراموش …
مطالعه بیشتر »💠 عزیزان، خواهران، برادران!
💠 عزیزان، خواهران، برادران! 🔶🔹 ما در مهمترین و بیبدیلترین ایام تشکیل تمدن اسلامی نسبت به دورهی تاریخ انسان هستیم، تا حدی که حتی در زمان خود حضرت رسول (ص) هم اینچنین نبوده. ⬅️ این گزاره را تحقیقاً عرض میکنم! ✴️ این میزان بالا از فشار بر ایران اسلامی، کاملاً …
مطالعه بیشتر »مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ
▫️امام صادق علیه السلام: مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لَا عَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَيْهِ وَ مَا مِنْ بَاكٍ يَبْكِيهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ وَ أَسْعَدَهَا عَلَيْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا… 💬 هیچ چشمی و هیچ اشکی پیش خدا محبوبتر از چشمی …
مطالعه بیشتر »🔸ای فاطمه! هرکس بر تو صلوات بفرستد،
▪️پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: 🔸ای فاطمه! هرکس بر تو صلوات بفرستد، خداوند او را می آمرزد و در هرجای بهشت که باشم، او را به من ملحق میسازد. 🔹يا فَاطِمَةُ مَنْ صَلَّى عَلَيْكِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِي حَيْثُ كُنْتَ مِنَ الْجَنَّةِ. 📚كشفالغمة، ج۱، ص: ۴۷۲. …
مطالعه بیشتر »بیت الزهرا که خادم بودیم
#خاطره ✍️بیت الزهرا که خادم بودیم اون شبایی که مراسم حضرت زهرا (س) بود همیشه حاج قاسم میومدن بهمون سر میزدن که ببینن با میهمانان حضرت زهرا (س) چه رفتاری داریم… اصلا اجازه ی تفتیش نمیدادن، همیشه میگفتن به هیچ عنوان حق تفتیش ندارید. میهمانای حضرت زهرا (س) رو اذیت …
مطالعه بیشتر »📙اسرائیل اسیر خاطرات شهید داود حنیفه…
📙اسرائیل اسیر خاطرات شهید داود حنیفه… 👆وقتی در سال ۱۳۶۱ حاج احمد متوسلیان با نیروهای خود راهی لبنان بود، یکی از پاسداران که مترجم عربی بوده و مدتها در لبنان و سوریه در کنار نیروهای مقاومت جنگیده بود را با خود همراه کرد. داود حنیفه این رزمنده و دلاور شجاع، …
مطالعه بیشتر »دو سه سال قبل رفته بودم
دو سه سال قبل رفته بودم دیدن یکی از رفقای آقا ابراهیم. چند نفر دیگر از رفقای آقا ابراهیم هم آمدند و مشغول صحبت شدند. ناخودآگاه صحبت از خاطرات شهید داود حنیفه شد. احساس کردم خاطرات بسیار زیبایی می شنوم. گفتم منبع این خاطرات کجاست؟ چه کسی با او رفیق …
مطالعه بیشتر »یک روز صبح در اواخر مرداد،
🔰ماجرای اسارت یک روز صبح در اواخر مرداد، زمانی که در روستا مستقر بودیم به سمت رودخانه رفتیم. همراه برادر حمید که ظاهراً از نیروهای لبنانی است شنا کردیم و از رودخانه رد شدیم برادر حمید باور نداشت که ما وارد منطقه دشمن شدیم، اما من گفتم بله ما از …
مطالعه بیشتر »🔰ماجرای اسارت
🔰ماجرای اسارت تا گواهینامه و آرم جمهوری اسلامی را دیدند با تعجب گفتند: ایرانی؟! بعد به عربی پرسیدند: از کجا آمدی؟ گفتم: (هذا القریه از این روستا) می خواستم به عربی صحبت کنم اما تصمیم گرفتم به فارسی حرف بزنم! آنها دیگر فهمیده بودند من ایرانی هستم. هر چه می …
مطالعه بیشتر »