مطالب مهدوی

بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است.قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد،به گوش حضرت رسیده است. او نزدیک است،درد و دلها را میشنود؛ با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید..!  آیتﷲبهجت کانال تخصصی نجات از گناه مؤسسه مصاف 🔗 @nejatazgonah

پدر مهربانم ما را ببخش که در هیاهوی شادی که هیچ،در غم هم فراموشتان میکنیم… گویی یادمان نداده اند که شما غم را میزدایی و آرامش را کامل میکنید براستی این چه خواب غفلت است که مارا فرا گرفته… چرا بیدار نمی شویم…. نکند خود را به خواب زده ایم،که …

▪️نماز مشکل‌ گشا نماز و دعای فرج، برای گرفتاری‌های سخت یکی از دستورالعمل‌هایی که معجزات زیادی از آن دیده شده «نماز و دعای فرج» است. این دستورالعمل از امام زمان علیه‌السلام رسیده و حکایت جالبی دارد که در کتاب‌ها نقل شده . 🔹دستورالعمل نماز فرج: 🔻دو رکعت نماز می‌خوانی به …

▫️من کجا دلم راضی می‌شد پا به این دنیای پر از آشوب بگذارم؟! تنها، باورِ اینکه قصه دنیا به شما ختم می‌شود آرامشم داد! تنها، باور اینکه شما هم روی این زمین، کنار ما قدم برمی‌داری، راضی‌ام کرد به این دنیا بیایم! عزیز قلبم!❤️ مردمک چشمانم خسته شده، از بس …

✳️ قم ، پناهگاه و مأوای مومنان: ❗️به سندی از امام صادق (ع) روایت شده است: « که چون بلا و رنجی به شما رسد ، بر شماست که به قم بروید که جایگاه #بنی_فاطمه و آسایشگاه مومنان است و زمانی آید که اولیا ودوستان ما از ما نفرت گیرند …

🔵 دهم شعبان، ارسال آخرین توقیع امام زمان علیه السلام به آخرین نائب خاصشان جناب علی بن محمد سمری 🔴 «به نام خدای فراخ بخشایش مهربان» ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت را در سوگ تو بزرگ کند. همانا تو از حالا تا شش روز دیگر خواهی مرد، …

❓ #کجای_قصه‌ی_ظهوری؟! 6⃣1⃣ قسمت شانزدهم ✍️ تبسمی کرد و گفت: بازم از این منتظرا داری یا نه؟! جرقه‌ای توی ذهنم خورد. چطور زودتر یادشون نیفتادم؟! حتماً این از اخلاص‌شون هست که فراموش کردم اینجور دوستایی هم دارم. چشام برق زد، گفتم: دارم! خوبشم دارم! چند سالیه با برخی دوستام برای …

استاد #عالی ▫️در روز، حضرت هزاران بار برای ما دعا می‌کنند تا از بلایا محفوظ بمانیم، پس کمترین کاری که می‌تونیم بکنیم، تقدیم کردن صلوات با “وعجل فرجهم” به محضر ایشان است. ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran

❓ #کجای_قصه‌ی_ظهوری؟! 7️⃣1️⃣ قسمت هفدهم ✉️ پرسیدم: چرا زهرا این‌وری می‌ره؟! اینجوری که راهش دور می‌شه! پرسید: نکنه آلزایمر داری سیّد؟! مستأصل گفتم: نمی‌دونم، شاید! یه وقتایی خیلی چیزا یادم می‌ره. در حالی که با حمید، آروم پشتِ سر زهرا راه افتادیم، گفت: پارسال زهرا واست پیام گذاشت، پیامش را …

❓ #کجای_قصه‌ی_ظهوری ؟! 8⃣1⃣ قسمت هجدهم 🚖 زهرا سوار تاکسی شد. حمید خیالش که راحت شد، گفت: می‌خوای یه جای خوب ببرمت؟ گفتم: کجا؟ گفت: می‌خوای الان کجا باشی که دلت حسابی وا شه؟ گفتم: خیلی وقته حرم امام رضا علیه السلام نرفتم. شش‌ماهی می‌شه از کشیکم گذشته، اما اوضاع …