سه‌شنبه , آوریل 16 2024

مطالب خوب و مفید

#سلام_امام_زمانم

#سلام_امام_زمانم دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی تمـام دار و ندارم فـدای حضرت مهدی اگر که‌دیده براهی بخوان دعای‌فرج را ظهور او برساند، خدای حضرت مهدی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

مطالعه بیشتر »

به شهید ابراهیم هادی گفتند

به شهید ابراهیم هادی گفتند: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟ گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم، نه برای تماشا! من اگه نتونستم رهبرم رو ببینم، مهم نیست. مهم اینه که مطیع فرمانش باشم و ایشون ازم راضی باشه. #تبعیت‌ازولایت #انتخابات

مطالعه بیشتر »

آیت الله حائری شیرازی شیاطین دنیا،

آیت الله حائری شیرازی شیاطین دنیا، از عدم مشارکت ما سوء استفاده می کنند؛ صفمان را جدا کنیم شیاطین دنیا، مدام می گویند که مردم به خاطر تورم، به خاطر نارضایتی، به خاطر عملکرد بد مسئولین و … نسبت به شرکت در انتخابات بی علاقه هستند. هر کسی می خواهد …

مطالعه بیشتر »

پرواز روح! پس از چند ساعت #خواب

پرواز روح! پس از چند ساعت #خواب یا بیهوشی دوباره به کما رفتم، بار دیگر روح آزاد شد و تجربه ای منحصر به فرد ایجاد شد این را کاملاً #متوجه میشدم این حالت با خواب یا توهم کاملاً تفاوت داشت. چون درد من برطرف شده و #روح من کاملاً آزاد …

مطالعه بیشتر »

…که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی‌ای

…که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی‌ای در راه خدا به آنان نمی‌رسد و به هیچ مکانی که خشم کفّار را بر می‌انگیزد، پا نمی‌گذارند و از دشمن هیچ چیزی نمی‌گیرند؛ مگر این‌که به سبب آن، عملی صالح برایشان نوشته می‌شود؛ زیرا خداوند، پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند. “سوره توبه …

مطالعه بیشتر »

#سلام_بر_ابراهیم. دوره دو جلدی

#سلام_بر_ابراهیم. دوره دو جلدی در گیلانغرب چوپانی بود به نام شاهین که گوسفندهایش را در تپه‌های مابین ما و عراقی‌ها می‌چرخاند. آدم خوبی بود. ابراهیم حسابی با شاهین عیاق شد. مدتی بعد به مراتع دیگری رفت. چیزی از رفتنش نگذشته بود که ابرام گفت دلم هوای شاهین رو کرده. رفتیم …

مطالعه بیشتر »

اولین درسی که از شهدا گرفتی چی بود

#شهیدانه #یاد_یاران #دفاع_مقدس  روایتگری رزمنده و جانباز دوران پر افتخار هشت سال دفاع مقدس حاج حسین یکتا : اگه از من بپرسن اولین درسی که از شهدا گرفتی چی بود؟  میگم : نماز اونم نماز اول وقت… #سیره_شهدا #نمار_اول_وقت

مطالعه بیشتر »

یکبار با هم رفتیم نمازجمعه

یکبار با هم رفتیم نمازجمعه . یک مکان سایه را پیدا کردیم و سجاده هایمان را در سایه پهن کردیم . چند دقیقه بعد اطراف ما شلوغ شد . سیدمحمود سجاده اش را برداشت و رفت توی آفتاب ؟! بلافاصله یک پیرمرد در جای سیدمحمود در سایه نشست . چند …

مطالعه بیشتر »