دکان انقلاب
دوز و دغل بسته شد سرابفروشیش
فتنه پشیمان شد از نقابفروشیش
زلف بهار آمد و خزان سپری شد،
رونق بازار بیحجابفروشیش!
بیشرف است آنکه غیرت وطنش نیست
بر درِ دکّان انقلابفروشیش
منتظر است آب از آسیاب بیفتد
تا بنشیند به نان و آبفروشیش
یکطرفش ظلمت است و یکطرفش ظلم
ننگ به شیطان و انتخابفروشیش
جمع نخواهد شد این بساط شرارت
بی مدد ساقی و شرابفروشیش!
وای به شهری که بیشتر بفروشد
دکّهی سیگارش از کتابفروشیش
پنجره لبخند زد به مشتریانش
صبح سحر، وقت آفتابفروشیش
#مهدی_جهاندار
🌐 @rahyafte_com