جمعه , می 9 2025

ورود به کلاس وقتی اوایل دهه هفتاد دوران تحصیل

ورود به کلاس
وقتی اوایل دهه هفتاد دوران تحصیل در مرکز فرهنگیان را سپری می‌کردم، استاد راهنمایی داشتیم که روش‌های تدریس را به ما آموزش می‌داد، جلسه آخر رو به ما کرد و گفت: رفقا، آنچه که گفتم ماحصل یافته‌های کارشناسان و مطالبی بود که در این کتاب خواندیم. اما در عمل چقدر موفق باشید به خودتان بستگی دارد. خیلی ها با معدل بالا فارغ التحصیل شدند، اما معلم خوبی نشدند! معلمی یک هنر است. به کسی که لیسانس هنر دارد هنرمند نمی گویند. بلکه باید در عمل هنرمند بودن خود را اثبات کند.
بعد ادامه داد: پیشنهاد می‌کنم به سراغ معلمین دوران تحصیل خودتان بروید، آنها که بیش از بقیه در کلاس داری و انتقال مطالب موفق بودند، آنها الگوی عملی برای موفقیت شما هستند. روش های کلاسداری آنها را تجزیه و تحلیل کنید.
بعد از دانشجویان خواست، اگر الگوی عملی موفقی سراغ دارید، شیوه کار او را به بقیه معرفی کنید.
دستم را بالا آوردم و به عنوان اولین نفر کنار تخته آمده و رو به دوستانم گفتم: بنده در همین سال و در دوران کارآموزی، بارها شاهد بودم که معلمان توانمند و باسواد، فقط به جهت عدم کنترل کلاس یا به تعبیری، ضعف در کلاسداری با مشکل مواجه می‌شدند. برای همین در ذهن خودم به سراغ دبیران دبیرستانم رفتم. آنها که در محلات شلوغ جنوب تهران و در میان دانش آموزان مسئله دار، بهتر از بقیه کلاسداری داشته و کار معلمی را انجام می دادند.
سال اول دبیرستان معلم زیست شناسی داشتم به نام حسن خسروی‌پور، این معلم به جرات می گویم از تمام معلمان ما تواناتر بود. من در ذهنم تمام کلاس او را جزء به جزء بررسی کردم. اجازه بدهید هرچه از او به یاد دارم بیان کنم.
آقای خسروی‌پور وقتی می‌خواست وارد کلاس شود، در پاشنه در کلاس می‌ایستاد تا مبصر برپا بگوید و تمام کلاس سکوت کرده و بایستند. او نگاهی به کل کلاس می‌انداخت و وقتی می دید همه ساکت ایستاده اند می‌گفت: بفرمایید. برخلاف برخی معلم ها که سرشان را پایین می انداختند و در شلوغی کلاس وارد می شدند و…
یادم هست در همان جلسه اول، یکی از بچه‌ها شروع به صحبت کرد که یکدفعه آقای خسروی‌پور صدایش را بالا برد و گفت: ایشان آخرین نفری بود که در کلاس من بی‌اجازه صحبت کرد. تمام کلاس حساب کار دستشان آمد، همین کار باعث شد نظم کلاس از دست او خارج نشود.
وقتی کلاس شروع می شد از چند نفر پرسش می‌کرد. معمولاً معلم‌هایی که پرسش کلاسی داشتند، اسم چند نفر را می‌گفتند و بقیه خیالشان راحت بود که از آنها پرسش نمی‌شود، اما آقای خسروی‌پور می‌گفت: اگر سوالی را این افراد بلد نبودند، از آنها که نشسته‌اند سوال می‌کنم، لذا همه با دقت در جریان کلاس حضور داشتند.
همان اوایل سال یکی دو نفر را به دفتر فرستاد تا اولیای خود را بیاورند و بقیه فهمیدند که ایشان چقدر جدی است.
بعد نوبت به تدریس می‌شد. معمولاً یک نفر زودتر درس را کنفرانس می‌داد، بابت این کار یک مثبت می‌گرفت که خیلی برای ما مهم بود. بعد هم ایشان درس را شروع می‌کرد. جواب سوالات را یا خودش می‌گفت یا از بچه‌ها کمک می‌گرفت، ولی در کل، خط قرمز او به هم ریختن نظم کلاس بود. می‌دانست اگر کنترل کلاس از دستش خارج شود تدریس او هم به حاشیه خواهد رفت.
ایشان به ساعت تدریس بسیار دقت داشت. زمان را در نظر می‌گرفت تا تدریس او نیمه کاره نماند.
این معلم نمونه بعضی وقت‌ها با بچه‌ها می‌گفت و می‌خندید، دقت کنید او با بچه‌ها می‌خندید اما به بچه‌ها نمی‌خندید. کسی را در کلاس سبک و ضایع نمی‌کرد، اما معمولاً این شوخی‌ها هر چند دقیقه پایانی کلاس بود و با صدای زنگ با خوشحالی کلاسش را ترک می کردیم.
یادمه یکبار از من پرسش کرد. من بلد نبودم. ایشان یکبار مرا در مسجد دیده بود، آمد کنار من و خیلی آرام گفت: بچه مسجدی باید بهتر از بقیه درس بخواند.
همین جمله برای درسخوان شدنم کافی بود.
این بزرگمرد اینقدر خوب تدریس می‌کرد که بیشتر بچه‌ها نمره خوبی از درس زیست شناسی گرفتند. او به جای تنبیه از شیوه تشویق استفاده می‌کرد. یک روز به بغل دستی من گفت یک مثبت برایت گذاشتم چند هفته است خوب به درس دقت می‌کنی و بی‌اجازه حرف نمی‌زنی. همین برای او بالاترین تشویق بود.
خلاصه اینکه این معلم تمام اصولی که ما در کتاب کلیات روش‌ها و فنون تدریس خواندیم را به خوبی و در عمل پیاده کرد.
یکی از بچه‌ها پرسید: استاد می‌شود هماهنگ کنید تا حداقل یک جلسه به کلاس همین آقای خسروی‌پور برویم؟
استاد به من گفت: می‌شود با ایشان هماهنگ کنی؟
نگاهی به بچه‌ها کردم و گفتم: اواخر دوران دفاع مقدس یک روز آقای خسروی‌پور به کلاس ما و بی مقدمه گفت: بچه‌ها خیلی شما رو دوست دارم، اگر ضعفی در تدریس من بوده، اگر به کسی بی‌احترامی کردم مرا حلال کنید.
بعد ادامه داد معلم دینی شما راهی جبهه است. من هم با او می‌روم.
آقای خسروی رفت و مدتی بعد به کاروان شهدا ملحق شد.

 

دیدگاهتان را بنویسید