گذارد در عبا هر تکّه از اندامِ جانان را…
گذارد در عبا هر تکّه از اندامِ جانان را…
▫️ علی آمد بگیرد از پدر تا اذنِ میدان را
دلش لرزید مولا گفت: با خود میبری جان را
▪️ قدم بردار از پیشم نَرو، آهسته آهسته
ببینم قامتت را بارِ دیگر، سروِ بُستان را
▫️ علی اکبر که وارد شد به میدان عدهای گفتند:
«پیمبر آمد از معراج» پاشیدند یاران را
▪️ ولی تا گفت من فرزندِ فرزندِ علی هستم
بشُد صد کینه در دلهایشان سرزنده آنان را
▫️ چو شمشیرش بچرخد لشکری کفتار میمیرد
به فریادش بلرزاند سراسر این بیابان را
▪️ بشُد لبتشنه آمد سمتِ بابا تا شود سیراب
لبش خشکیدهتر شد دید تا لبهای ایشان را
▫️ عرق بارید بر رویش به میدان زد اباالفضلی
بریزد ضربهاش صد تن ببین اعجازِ طوفان را
▪️ به لشکر صحبتی افتاد، متنش ناجوانمردی
ببارد تیر در میدان، خجل کردند باران را
▫️ خودش را نیمهجان بر رویِ اسبش تا که اندازد
زِ خونش تار بیند اسب گیرد راهِ دیوان را
▪️ شود تشکیل در لشکر مسیری تیز از شمشیر
بِزد هرکس به هر چیزی که میشد یارِ قرآن را
▫️ پدر آمد چو بازی خشمگین لشکر زِ هم پاشید
گذارد در عبا هر تکّه از اندامِ جانان را
▪️ دو دستش را بگیرد آسمان گوید خداوندا
دهی رخصت به مهدی او بگیرد خونِ یزدان را
✍️ حامی
📖 #اشعار_مهدوی ؛ هفتم #محرم
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran