🔸درون صحن پُر از ردّ پای سرخ غم است
🔸درون صحن پُر از ردّ پای سرخ غم است
که شرح قصّهی زخمِ کبوترِ حرم است
🔹دوبال گُنبد قدسی هنوز خونین است
شکست حُرمت گُلدستهای که مُحترم است
🔸خزان رسیده، سپیدار زخمی تبر است
به باغ قامت سرو وطن دوباره خم است
🔹دلی ز جام شهادت چشیده کنج ضریح
کنار جام شهادت چه جای جام جم است
🔸و سرو غرق به خون شد بدون هیچ گناه!
که دست کفر به این ظلم و ننگ متّهم است
🔹چه دردناک شد امشب سکوت بعضیها!
برای شبزده معیار دِرهم و دِرم است
🔸شکسته آینهها را دوباره سنگدلی
به روی دوش حرم این جنازهها عَلم است
🔹به دوش پیکر صدچاک را گرفته ضریح
کم است هرچه بگویم از این ملال کم است
🔸شکسته باد شکسته هرآنچه دستی که
شکست حُرمت دین را که بدترین ستم است
🔹چگونه من بنویسم ز داغ شاهچراغ؟!
که شرح قصهی این داغ کار “محتشم” است
🔸و بوی سیب گرفته ضریح شاهچراغ
و صحنها پُر از اشک کبوتر حرم است
✍️ شاعر: ناصر دوستی
🎼 @masafmusic