پنج‌شنبه , دسامبر 26 2024

📌 مسافرت…

📌 مسافرت…

💰 وقتی می‌خواست با خانواده‌اش به مسافرت برود، مبلغ زیادی صدقه می‌داد.
اما هر وقت می‌خواست برای امام زمانش صدقه بدهد، کلی ته جیبش را بالا و پایین می‌کرد تا شاید یک اسکناس هزار تومانی بی‌گوشه پیدا کند که توی صندوق بیندازد!
دست آخر هم می‌گفت: آقاجون! خواستم بندازم، خرده نداشتم! مهم نیته که من همیشه به یادتون هستم!

✍️ عندما كان يسافر مع عياله كان يتصدق بـ مبلغ كبير.
لكنه عندما كان يتصدق لسلامة إمام زمانه کان يبحث جيوبه لكى يجد الفكة.
ثم يقول في نفسه:”سيدي! كان قصدي أن أتصدق لاجلك لكن ما لدى فكة! الأعمال بالنيات و المهم أنت دائما على بالي!

👤 او هم خودش را #یک_منتظر می‌دانست!
هو کان مِن الذین یعتبرون أنفسهم مِن المنتظرین!

✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran

 

دیدگاهتان را بنویسید