اشک گر خشکد دگر خون گریهها باشد…
اشک گر خشکد دگر خون گریهها باشد…
▫️ شنیدن میکُشد، گر ماجرایش کربلا باشد
بمیرم، آنکه میبیند دگر حالش چهها باشد
▪️ ببیند خیمهها در هُرم گرما، کودکان تشنه
دلیران اندکی اما حرامی تا کجا باشد
▫️ علی اکبر چو طوفان میزند بر قلبِ دشمنها
تَنی یک تکّه زد میدان، به میدان تکهها باشد
▪️ چو قاسم رفت میدیدش قَدش حتی زِره نَبوَد
عمو میآوَرد او را زِ میدان، مُجتبی باشد
▫️ علمداری ببیند خشمگین از مشکِ بیآبش
رَوَد تا رود مشکش پُر کند، پُشتش دعا باشد
▪️ دو دستش در بیابان گم شود، مشکش ولی هرگز
زَند تیری عدو بر مشک، آبش خونبها باشد
▫️ علی اصغر به شهدی آب جان گیرد ولی دشمن
گلویش تَر کند با خون چو سر از تن جدا باشد
▪️ شهی تنها ببیند روبهرویش ارتشی بیرحم
هزاران زخم بوسد پیکرش چون آشنا باشد
▫️ بسوزاند به آتش خیمهها را دشمنش حتی
اسارت میبرد اطفال و زنها را، روا باشد؟
▪️ ببیند مُنتقم با عمهاش دشمن چهها میکرد
بگوید اشک گر خشکد دگر خون گریهها باشد
✍️ حامی
📝 #اشعار_مهدوی ؛ #محرم
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran