جمعه , می 9 2025

داشتم کتاب خاطرات شهید اسماعیل محبی رو می‌خوندم.

داشتم کتاب خاطرات شهید اسماعیل محبی رو می‌خوندم.
اسم کتاب «نابینا» بود؛ چون این شهید بزرگوار مادرزاد از دو چشم نابینا متولد شده بود.
راستش از خودم و از این شهید خیلی خجالت کشیدم. بعد از تموم شدن کتاب، تنها چیزی که به ذهنم می‌رسید، این بود که چقدر ما ناشکر و ناسپاس هستیم. این همه نعمت در اختیارمون هست، ولی بازدهی‌مون نزدیک به صفر. حتما این کتاب رو بخونید. شهید اسماعیل محبی مصداق بارز این بیت بود:
شیعه‌ی مرتضی علی عمر تلف نمی‌کند
از لحظات و فرصتش صرف‌نظر نمی‌کند

👆این مطلب را هم یکی از دوستان اهل قلم فرستادند.
دوستان می توانند کتاب نابینا را در نمایشگاه کتاب از غرفه نشر شهید هادی تهیه کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید