سجده
یکی از موثرترین معلم های دهه شصت ما که توانست تعداد بسیاری از جوانان و نوجوان را در مسجد سلیمان متحول کرده و اهل مسجد و معنویت کند و یک حرکت جمعی به سوی قرب پروردگار را رقم بزند، معلمی بود به نام محمد حسن خلقتی.
خلقتی جریان هدایت و نورانیتی را در مدرسه و بین جوانان دهه شصت خوزستان آغاز کرد که تا آن زمان بی نظیر بود.
او علاوه بر اینکه خودش به سوی جبهه ها رفت و به مقام شهادت رسید، صدها نفر از شاگردانش نیز به این مقام رفیع رسانید.
پس از او تعداد زیادی از شاگردانش یا روحانی شدند یا در دانشگاه و مشاغل مهم راهش را ادامه دادند.
خلقتی یک ویژگی عجیب داشت وقتی سر صف سخنرانی میکرد تمام بچه های شر و شلوغ مدرسه که حرف گوش نمیکردند، شش دانگ گوش میدانند! حتی می توانم بگویم پلک نمیزدند.
حرفهایش تا عمق جان آدم نفوذ میکرد. او قلبهای همه را تسخیر کرده بود. در چشمان ما او زیباترین فرد ممکن بود. کوچکترین حرکاتش را میدیدیم و تقلید میکردیم.
از اینکه در قنوت نماز انگشتر عقیقش را میچرخاند و رو به صورتش میگرفت تا وقتی توی فوتبال جلوی دروازه خالی، توپ را عمدا خارج میزد و میگفت: گل زدن اینطوری غرور می آورد. تمام کارهایش برای ما الگو بود. او کاری با ما کرده بود که مسابقات فوتبال ما بدون داور بود. همه خودشان را در محضر خدا می دیدند و کار خلاف نمی کردند.
بعد از شهادتش از دوستش که با او هم دانشگاهی و هم خوابگاهی بود سوال کردم چطور شهید خلقتی اینقدر نفوذ کلام داشت!؟ ایشان گفت: شهید خلقتی هر وقت میخواست سر صف برای شما صحبت کند، بعد نماز صبح نیم ساعت سجده میرفت و ذکر میگفت و از خداوند مدد میگرفت تا یک ربع برای شما صحبت کند.
خلقتی برای ما دانش آموزان دهه شصت پیام آور معنویت، عقلانیت و ایثار بود. اولین بار دعای کمیل با ترجمه شهید چمران را از او هدیه گرفتم، اشک ریختن در نماز را در او دیدم و آموختم، دعای توسل را با او زمزمه کردم، شوخی های مومنانه و لبخندهای نمکین و دقت ها و ظرافت های رفتاری را در او دیدم و به کار بستم. هیچ دانش آموزی را حتی به شوخی تحقیر نکرد و سعی میکرد قوتهای هر کسی را پر رنگ کند و اعلام کند. در جایی که تمسخر و تحقیر و کتک زدن دانش آموز برای بقیه معلمان امری عادی بود، او اینگونه نبود. البته تذکرهای تربیتی را از او دریافت کردم.
یادم نمیرود روزی که از سر غرور نوجوانی و به واسطه خواندن چند کتاب، در موضوع جبر و اختیار معلم تازه وارد دینی را سر کلاس دوم راهنمایی چنان در منگنه گذاشتم که با ناراحتی کلاس را ترک کرد و به دفتر رفت. بعد از او آقای خلقتی آمد و بدون اینکه به من اشاره کند اول پاسخ شبهه را داد بعد هم از مذمت غرور و تکبر علمی گفت و نهایتا امام علی را به عنوان برترین عالم و دروازه علم نبی معرفی کرد که چطور متواضع و خاشع است.
روش تربیتی شهید خلقتی عالی بود. ایجاد شبکه ای از معلمان و ارتباط با روحانیت و مسجد، شناسایی و جذب دانش آموزان خاص، برگزاری اردوهای تربیتی یک روزه، هفتگی و ماهانه، کادر سازی در انجمن اسلامی دانش اموزان، انس با عبادت و چشاندن لذت معنویت به آنها، مسئولیت دادن، شخصیت پردازی و رشد دادن بچه ها در تمام زمینه ها، رفع نقایص رفتاری و بسیاری نکات ریز و درشت، برخی از ویژگی های آقای خلقتی بود.
او در طی سه سال انقلاب بزرگ فرهنگی در شهر ما ایجاد کرد و در آستانه فتح خرمشهر راهی جبهه ها شد و به کاروان شهدا پیوست.
اینک و در پنجاه و پنج سالگی و پس از سالهای متمادی تحصیل در حوزه و دانشگاه، هنوز شهید خلقتی برایم الگو و الهام بخش است. او معلمی شاهد و شهیدی زنده است. میدانم از برزخ بهشتی نیز هوای دانش آموزانش را دارد و برایمان دعا میکند.
مهرداد کیانپور، دانش آموز دهه شصت مدرسه انقلاب مسجد سلیمان.
✉️ارسالی یکی از مخاطبین کانال شهید هادی