یکشنبه , مارس 16 2025

✍️ روایتی از دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب

مدرسه حکمت

✍️ روایتی از دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب

🔹️ ظهر آفتابی روز چهارشنبه قدم‌ تیز کرده‌ام به شتاب؛ قرار مهمی داریم. چند گام قبل از اینکه به داخل خیابان کشوردوست بپیچم، دعا میکنم که کاش وقتی سربلند میکنم هنوز جمعیتی پشت درب انتهای کوچه نباشد؛ که این یعنی به وقت رسیده‌ای و میتوانی زودتر به محل قرار بروی. توی کوچه که گردن راست میکنم، چند دسته پسر جوان به چهره‌‌ام لبخند می‌زنند. یادم می‌افتد که آرزوی محالی کرده‌ام. مهمان‌های امروز از استان‌های مختلف، سر قرار آمده‌اند و طبیعتاً از دور آمده‌ها، چندساعتی زودتر رسیده‌اند.

🔹️ حسینیه پر شده و سرریز کرده به دالان‌ها و راهروهای اطراف. دانشجوهای جوان از همه‌جای کشور خودشان را به اینجا رسانده‌اند. این را می‌شود از لباس‌ها و گویش‌های میهمانان خوب فهمید. بعضی مشغول بستن سربند برای یکدیگرند که یک‌نفر پشت تریبون می‌رود برای تمرین سرودی که قرار است همگی در محضر رهبر انقلاب بخوانیم.

🔹️ در لحظه‌ای که همه انتظارش را می‌کشند بالاخره پرده کنار می‌رود و رهبر انقلاب وارد می‌شوند. ولوله‌ای بین جماعت می‌افتد. «حیدر، حیدر» است که از لب جمعیت می‌ریزد. اشک‌ها روی گونه‌ها سُر می‌خورد. آقا می‌نشینند. جمعیت هم. قاری هم. با اشاره رهبر انقلاب قاری مراسم شروع به تلاوت آیاتی از سوره مبارکه نحل می‌کند…

🔍 مطالعه متن کامل گزارش:👇

khl.ink/f/59671

 

دیدگاهتان را بنویسید