از بزرگی پرسیدند به نظر شما
از بزرگی پرسیدند به نظر شما این شرایط، به احادیثِ شرایط خروج سفیانی میخورد!؟
فرمودند:
“نمیدانم، نمیتوان مصداق تطبیق دهم.
ولی میدانم بسیار نگرانم که اگر حضرت تشریف آوردند تسلیم ایشان هستم یا نه؛ دغدغهی من بیشتر الان این است.”
این را نگفتند که به در گفته باشند که دیوار شنیده باشد!
واقعاً این خوف را داشتند و دارند
آنها که عمری کوشیدند و میکوشند در بندگی و ولایتمداری، نگرانی و دغدغهی اصلیشان چنین است؛ که آیا در هنگامهی اصلی امتحان ایمانشان صحیح است.
من اما گویی کامل از خود مطمئن هستم، فقط مشکل این است که سفیانی بیاید و بعد دیگر برویم برای یاری حضرت…
پ.ن: موسی بن عمیر از پدر خود نقل کرد که گفت:
امام حسین علیه السلام به من فرمود:
نادِ فی النّاسِ أن لا یُقاتِلَنَّ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ، فَأِنَّهُ لَیسَ مِن رَجُلٍ یَمُوتُ وَ عَلَیهِ دَینٌ لایَدَع لَهُ وَفاءً اِلّا دَخَل النّارَ.
بین مردم ندا کن، کسی که بدهی و دِینی دارد، نباید با من به پیکار آید که هر که با بدهی بمیرد و برای پرداخت آن نیاندیشیده باشد (یعنی نیت و قصد پرداخت کردنش را هم نداشته باشد)، در آتش در آید.
احقاق الحق (قاضی نور الله شوشتری): ج۱۹، ص۴۳۰ – به نقل از: (المتفق و المفترق (خطيب بغدادی): ج۳، ص۱۸۹۵)
یعنی به نظر نمیرسد با وجود نداشتن برنامه و عزم جدی برای ادای حق الناس و حتی حق الله (به خصوص حق الله مالی!!) انسان بتواند در خیل یاران حضرت جایی داشته باشد (اگر به واسطهی این حقوق اصل ایمانش زایل نشود در فتنههای سخت قبل و مقارن ظهور و در نتیجه تازه در برابر حضرت نیاستد!)
مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
إذا خرجَ القائمُ عليه السلام خَرجَ مِن هذا الأمرِ مَن كانَ يرى أنّهُ مِن أهلِهِ.
هنگامی که قائم علیهالسلام خروج کند، کسانی که گمانشان این است که شایستگی یاری قائم علیهالسلام را دارند از این امر خارج میشوند.
الغيبة (نعمانی): ص۳۱۷
یعنی انسان اگر خود را لایق و شایسته بداند، تکیهاش به خودش باشد، به جای خوف از سلب توفیق و مغلوب نفس و ابلیس شدن برای خود شایستگی و لیاقتی در حد حضور در خیل یاران حضرت در نظر داشته باشد نه تنها حضرت را یاری نخواهد کرد بلکه از امر ولایت ایشان نیز به هنگام امتحان خارج میشود!
حال چه باید کرد!؟
در عین عدم اتکا به نفس و خود را لایق و شایستهی یاری حضرت ندیدن باید به فضل و بیاستحقایبخشی خداوند چشم امید داشت و توجه به چهار نکته بسیار مهم است:
اول کسی خود رو مطلقاً در خیالش لایق یاری حضرت نداند!
اگر این توهم را داشته باشد که لایق و شایستهی این امر است، قطع بداند خارج میشود از ولایت ایشان و مقابل حضرت میایستد!
دوم، تمام تلاشش رو در مسیر ادای حق الناس و ادای حق الله بکند
و نیز تلاش کند توبه حقیقی کند و خود را به واسطهی انجام اعمالی که در احادیث بیان شده عوارض گناه را در انسان میزدایند میکنند پاک نماید. (طبق احادیث اعمالی نظیر نماز جعفر طیار و استغفار هفتادبندی امیر مؤمنان و نماز امیرالمؤمنین علیه السلام و… در زدودن عوارض معصیت از وجود انسان بسیار مؤثرند)
سوم با تضرّع و اقرار به تقصیر، به فضل و بیاستحقاق بخشی و رحمت خداوند تکیه کند و با توسل به حضرات معصومین علیهم السلام، دعاهایی مانند دعای عهد را که در آن شخص از خدا میخواهد توفیق یاری امام زمانش را پیدا کند با حال توجه بخواند.
چهارم اینکه در امور مربوط به مسائل اجتماعی تبعیت از تام از نایب عام امام زمان رهبر معظّم انقلاب حفظه الله باشیم. (شکر عملی و حقیقی نعمت ولی فقیه میشود مزید نعمت به ظهور ولی الله الاعظم ارواحنا فداه انشاءالله)
همچنین توجه داشته باشد که بر طبق آیات و احادیث معتبر،
اگر کسی اقرار داشته باشد به خطاکار بودن و مقصّر بودنش، امید است که خدا و حجتش، به او عنایت فرمایند
چنانچه یکی از وکلای حضرت حجت در عصر غیبت صغری در آذربایجان، فرزندی معصیتکار و شرابخوار داشت، ولی بعد از آنکه اقرار کرد که من خاطی هستم و توبه کرد و امام زمان ایشان را پس از مرگ پدرش به جای پدرش منصوب کرد که این امر برای امثال ما به فرموده بزرگان بسیار مایهی امید است.