همسایه ما مرد خوبی بود.
همسایه ما مرد خوبی بود. کاسب بود و مثل خیلی از مردم، خانواده دار و صبح تا شب مشغول کار بود.
به نماز هم اهمیت می داد. اما مشکلی داشت.
روی بدنش قوز داشت. خیلی از این بابت اذیت می شد.
در جریان تجربه نزدیک به مرگ، او را مشاهده کردم. مدتی از فوت او می گذشت. بدنش سالم بود. پرسیدم چه خبر؟
گفت: زمانی که به این طرف آمدم، ملائک الهی به استقبال من آمدند و مرا به این بهشت برزخی آوردند. آنها به جای پرداختن به بررسی اعمال، از من معذرت خواهی کردند!
تعجب کردم، برای چی از من عذر خواهی میکنند؟!
گفتند که شما در دنیا مشکل جسمی داشتی و درگیر گرفتاری و سختی بودی، از این بابت از شما عذر می خواهیم. خداوند متعال به همین دلیل، با رحمت خود با شما برخورد کرد.
📙برگرفته از کتاب نسیمی از ملکوت. تجربه نزدیک به مرگ. اثر جدید گروه شهید هادی.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63