شهید #سید_حسن_نصرالله در خاطرهای زیبا میگوید:
شهید #سید_حسن_نصرالله در خاطرهای زیبا میگوید:
🔰 دورانی بود که در شرایط سختی بودیم و احساس میکردم بار روی دوشم بیش ازحد توانم است.
به ایران آمدم، خدمت حضرت آقا رسیدم.
به ایشان گفتم: «آقاجان! من چه کار کنم؟»
حضرت آقا فرمودند: «تو که هنوز جوانی و کل مَحاسِنت سیاه! من از خستگیهایم چه بگویم؟ با این محاسن سفیدم».
🔻 بعد فرمودند: «طبیعی است که انسان در حرکتش با نامردیها، سختیها و خطرات مواجه شود…
برای هر آنچه میخواهیم، ما خدا را داریم! ما محتاج دیگران نمیشویم.
والله از مهربانی و لطفش به ما. به ما اجازه داد که در هر زمانی و هر مکانی و هر حالی او را صدا کنیم و مخاطب قرار دهیم و با او صحبت کنیم. برای همین زمانی که احساس خستگی کردی یا هر حس بدی پیدا کردی، وارد یک اتاق شو، ۵ دقیقه یا ۱۰ یا ۱۵ دقیقه، #با_خدا_صحبت_کن؛ تنها…
این را از تجربه میگویم، امتحان کن و خواهی دید».
🔻 سید حسن نصرالله ادامه میدهد:
از آن زمان من این کار را در حد توان انجام میدهم و برکاتی در این دستورالعمل یافتم. چون هر زمان سختی برسد، وقتی پناه ببریم به این روش، به زودی درهای برکت باز میشود.
مهمترین دارایی ما در جنگ ۳۳ روزه همین بود…
شهید سیدحسن نصرالله در پایان گفت:
«خداوند کریم است. خیلی کریم».
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir