دوشنبه , دسامبر 23 2024

من ضامن ایرانم!

من ضامن ایرانم!

🔻 در حدود سال‌های ۱۳۲۰ که اوج به‌هم‌ریختگی کشور و تسلط کمونیست‌ها بر شمال ایران بود، به بیماری سختی دچار شدم. معالجات اثری نبخشید و به‌ناچار به‌قصد استشفاء، با کاروانی عازم مشهد شدم. در بین راه حالتی برایم پیش آمد که همراهان گمان کردند مشکل قلبی پیدا کرده‌ام. بنابراین اتوبوس را متوقف کرده، مشغول درمان من شدند. اما در واقع، من در آن حالت خود را در صحرای عرفات می‌دیدم. مشاهده می‌کردم که نور آن صحرا به‌سمت آسمان درحال‌انتشار است و مردم حیران و مشعوف مشغول تماشای نور آن صحرا هستند.

🔸 سؤال کردم، چه خبر است؟ گفتند: رسول خدا (ص) به صحرای عرفات آمده‌اند! ناگهان چهارده خیمهٔ متصل‌به‌هم را مقابل خود دیدم که بزرگ‌ترین و اولین آن‌ها متعلق به رسول گرامی اسلام بود. به حضورشان شرفیاب شدم. سلام کردم. به گرمی پاسخ فرمودند. همین که تصمیم گرفتم حاجات خود را بیان کنم، فرمودند: چون زائر فرزندم «رضا» هستی، به نزد ایشان برو و حاجت بخواه. عازم خیمهٔ حضرت رضا (ع) شدم و پس از سلام و ادب، سه حاجت خود را مطرح کردم:

۱. مولای من! شفای خود را از این بیماری می‌خواهم
– خداوند مقدر فرموده است تا آخر عمر چنین باشی
۲. بدهی قابل‌توجهی دارم که مستحضر می‌باشید
– به‌زودی ادا می‌کنیم
۳. نگران فتنهٔ کمونیست‌هایی مانند… برای ایران هستم
– من ضامن ایرانم. ایرانیان تا وقتی با ما هستند، به زیارت ما می‌آیند و در مجالس عزای ما شرکت می‌کنند، در امانند.

👤 راوی: مرحوم آیت الله میرزامهدی آشتیانی

📚 از کتاب «عنایات امام رضا(ع) به روایت عالمان»
📖 صفحات ۵۴
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63

 

دیدگاهتان را بنویسید