مضمون پنجگانۀ نامههای کوفیان
گزیدۀ جلسۀ هفتم
مضمون پنجگانۀ نامههای کوفیان
نامههایی که اهل کوفه برای امام نوشتند، در پنج مضمون است: با یزید بیعت نمیکنیم. از بنیامیه به ستوه آمدهایم. خواستار بیعت با شما هستیم. آمادگی برای همراهی شما داریم. عجله کنید!
در کتاب حیاة الحسین تعداد نامهها را دوازده هزار ذکر کرده است. اگر این امکان وجود داشت که جمعیت کوفه را از نظر عقیدتی تحلیل کنیم، معلوم میشد که دوازده هزار عدد چقدر با ارزش است.
حرکت سیّدالشهداء امریست بین تدبیر امام و تقدیر خدا
تحلیل ما نسبت به حرکت سیّدالشهداء این است: امری بین تدبیر امام و تقدیر خدا. امام این حرکت را همانند یک انسان دانشمند و عاقل تدبیر میکنند؛ نه کسی که جنبۀ وحیانی دارد. لذا باید تمهیداتی را آماده کند. چون مردم کوفه اولا دربارۀ پدر و برادر ایشان سابقۀ خوبی ندارند. ثانیا دچار تلوّن هستند؛ و به راحتی نمیتوان فهمید که رأی آنها جدی است یا بیاساس است. سیدالشهداء جهت ارزیابی مسلم بن عقیل را به سوی آنها بفرستند. شخصیتی که از نظر معنوی، علمی و شجاعت کم نظیر است. امام ایشان را با یک نامه گسیل میکنند: نامهای از حسین به گروه مؤمنان و مسلمانان. من مسلم را مأمور کردم که وضع و نظر شما را برای من بنویسد. اگر مسلم نوشت که رأی شما همانند آنچه در نامهها نوشتید است، نزد شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند امام و پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند و به دادگستری و عدالت اقدام ورزد و به دین حق ملتزم بوده و خود را وقف خدا کند.
پیشبینی شهادت مُسلم توسط سیدالشهداء
اینها، تدبیر است. امام مردم کوفه را بهواسطۀ جناب مسلم مورد آزمایش قرار میدهند. در آخرین لحظات حضرت، مسلم را در بغل گرفته و به ایشان میفرمایند: اگر دیدی مردم همراه هستند به سرعت به من برسان. آنگاه در حقّ او دعا کردند: امیدوارم من و تو در درجۀ شهدا باشیم. فرستان سفیر، تدبیر؛ پایان کار، تقدیر.
اولیاء إلهی در هیچ شرایطی دروغ نمیگویند
جناب مسلم بعد از ورود به کوفه، به خانۀ مختار میرود. در جمع شیعیان نامۀ امام قرائت میشود. جناب عابس بن ابیشبیب گفت: ((من از طرف مردم به شما خبر نمیدهم؛ از این رو شما را فریب نمیدهم. ولی قَسم به خدا دعوت شما را اجابت میکنم تا به لقاء خدا برسم.
همین افراد هستند که لیاقت دارند از طرف خدا و معصوم انتخاب شوند. چرا که در هیچ شرایطی دروغ نمیگویند. حتّی برای کمک به امام. اصحاب امام عصر هم اینچنین هستند.
تلوّن مزاج مردم کوفه مانع از همراهی امام
از محمد بن بشر همدانی پرسیدند: نامۀ امام که خوانده شد، برخی گفتند میخواهیم کشته شویم. تو چه گفتی؟ گفت: دوست ندارم کشته شوم! این تلوّن در کسانی است که برای امام نامه نوشتهاند.
پس تمام کسانی که در جلسۀ جناب مسلم حضور داشتند، شهادتطلب نیستند؛ اما دوست دارند که یزید از خلافت کنار برود. مسلم هم آمده تا راستیآزمایی کند.
مسلم بیست و هفت روز قبل از شهادت برای امام نامه نوشت: هجده هزار نفر با من بیعت کردهاند. وقتی نامۀ من را خواندید، سریعاً به کوفه روانه شوید که همۀ مردم با شما هستند.
اوضاع کوفه در دوران نعمان بن بشیر
حاکم کوفه نعمان بن بشیر است. نعمان، از هواداران عثمان است؛ ولی با یزید میانه ندارد. داماد نعمان، مختار است و اصلاً اعتقادی به مواجهه با امام حسین ندارد. فلذا به تحرکات کوفه سختگیری نمیکند. تنها اقدام او ایراد یک سخنرانی و هشدار به مردم برای جلوگیری از شورش بود. مادامیکه در کوفه نعمان و در مدینه ولید بن عتبه والی بودند، به دلیل راحتطلبی، بر مردم سختگیری نمیکردند. این شد که قیام، تا کوفه شکل گرفت.
علت انتخاب عبیدالله به عنوان والی کوفه
عبدالله بن مسلم حضرمی بعد از سخنرانی نعمان گفت: این جریانی که پیش آمده، جز به خونریزی اصلاحپذیر نیست. نعمان گفت: این برای من محبوبتر است از اینکه در نافرمانی از خدا نیرومند باشم. یعنی در مقابل حسین نمیایستم. عبدالله که دید نتیجه نمیگیرد، به ابن سعد و عمارة بن عقبه نامه نوشت، و آنها هم به یزید نامه نوشتند: مسلم به کوفه آمده، و شیعیان را برای خلافت حسین به بیعت دعوت کرده است. مردی نیرومند را بفرست که فرمان تو را به انجام برساند در غیر این صورت، کوفه از دست تو خارج خواهد شد. بعد از این نامهنگاری، بلایی عظیمی بر سر کوفه نازل شده، و عبیدالله بن زیاد به حاکمیت کوفه انتخاب شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
استاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی
جلسه ۷ | شب هفتم محرم ۱۴۰۳
مسجد حضرت امیر علیه السلام
موضوع: با امام (ع) ، از مدینه تا کربلا
@Fares_ir