پنج‌شنبه , نوامبر 14 2024

💠یکی از نقاط عزیمت برای درک مهربانی خدا «تفکر» است

💠یکی از نقاط عزیمت برای درک مهربانی خدا «تفکر» است

🔸فکر کن «چرا خدا مرا آفرید؟» دلیلش فقط مهربانی اوست

🔴 #چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟ ج۳

🔰برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم

🔻ذکر خدا، اصلش «ذکر مهربانی خدا» است

🔰چرا بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در شروع کارها تأکید شده؟ یک‌دلیلش این است که مدام «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم

🔻نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود زیاد رشد نکنند، عدم توجه کافی به رحمانیت و مهربانی خداست

🔰کاش در درس‌های عقاید بیش از پرداختن به اثبات وجود و وحدانیت خدا، به «رحمانیت خدا» می‌پرداختیم
___________________
#علیرضا_پناهیان

💠چرا مؤمنین و اهل دین و معنویت-که الان تعدادشان هم کم نیست- آن رشد لازم را ندارند(هم از نظر نفوذ فرهنگی بر دیگران، هم از نظر قدرت روحی و اجتماعی)؟ چرا ایمان، آن اثر لازم را بر مؤمنین ندارد تا هم خودشان زیاد رشد کنند و هم جهان را نجات دهند؟ چه نقص خاصی وجود دارد؟

📌نقص کلیدیِ مؤمنین که موجب می‌شود از دین‌شان خوب بهره نبرند، این است که به رحمانیت و مهربانی خدا توجه کافی ندارند. مؤمنین بیشتر با این‌طور مشکلات درگیرند که «چرا گناه می‌کنم؟ چرا سحر بلند نمی‌شوم؟ چرا از دین‌داری لذت نمی‌برم؟» اما مستقیماً با این مسئلۀ ریشه‌ای درگیر نیستند که «چرا توجهِ من به رحمانیت خدا کم است؟» چون نمی‌دانند که ریشۀ خیلی از ضعف‌ها و مشکلاتشان به این مسئلۀ کلیدی برمی‌گردد.

💠کاش ما بیشتر از اینکه در درس‌های عقایدمان به «اثبات خدا» یا «اثبات وحدانیت و صانع‌بودنِ خدا» می‌پردازیم، به رحمانیت خدا می‌پرداختیم! مهربانی خدا یک موضوع مورد غفلت است؛ اگر از این موضوع غفلت نکنیم، هم خومان را آباد کرده‌ایم، هم جهان را آزاد خواهیم کرد.

📌چرا این‌قدر بر تکرار ذکرِ «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» در هر کاری تأکید شده است؟ یک‌دلیلش این است که دائماً باید «مهربانی خدا» را به خودمان تلقین کنیم چون مدام مهربانی خدا را فراموش می‌کنیم لذا باید مدام یادآوری کنیم.

💠برای اینکه مهربانی خدا را باور کنیم از کجا باید شروع کنم؟ غیر از «توجه به نظم آهنینِ عالم» (که در جلسه قبل بیان شد) یکی دیگر از نقاط عزیمت و آغازین برای باور رحمانیت خدا «تفکر» است.

📌ما برای شروع «باورکردنِ مهربانی خدا» به استدلال زیاد نیاز نداریم؛ به تفکر نیاز داریم. ما نمی‌خواهیم مهربانی خدا را اثبات کنیم، چون همه قبول داریم که خدا مهربان است، بلکه نیاز داریم به «باورکردن مهربانی خدا» و «لذت‌بردن از مهربانی خدا»

💠فکر کنید به اینکه خدا چرا عالم را خلق کرد؟ چرا ما انسان‌ها را آفرید؟ خداوند-در حدیث قدسی- می‌فرماید: ای انسان، من همۀ عالم را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم(خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي؛ کلیات‌حدیث‌قدسی/ص710)

📌دربارۀ خودت فکر کن و بگو: «خدایا من را چرا آفریدی؟» آیا خداوند ما را برای علت دیگری غیر از «مهربانی‌کردن» آفریده است؟! مثلاً آیا خدا این عالم را آفریده است که بگوید: «می‌خواستم ببینید من چقدر منظم هستم!» اینکه خیلی بی‌معناست!

💠آیا خدا ما را آفرید تا عدالت خودش را به رخ ما بکشد؟! برای اینکه بفهمیم «چه خدای عادلی است و همه‌چیز را سر جای خودش گذاشته‌ است!» این چه زیبایی و چه لطفی دارد؟! البته ما یقین داریم که خدا عادل است و به ما ظلم نمی‌کند، اما خداییِ او وقتی برای بندگانش لذت‌بخش است که فراتر از عدالتش، شروع کند به لطف‌کردن و مهربانی‌کردن؛ آن لحظه، لحظۀ آغاز خدایی‌کردن اوست.

📌عمیقاً فکر کنید که خدا به چه دلیلی ما را آفریده است؟ دلیلی نمی‌تواند داشته باشد جز اینکه «می‌خواهد مهربانی کند» و الا خدا بی‌رحم بوده که ما را آفریده است ولی خدا نمی‌تواند بی‌رحم باشد. این را با اندیشیدن درک کنیم و با همۀ وجود، لمس کنیم.

💠خداوند می‌فرماید: «وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لجََعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَا يَزَالُونَ مخُْتَلِفِينَ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَ لِذَالِكَ خَلَقَهُمْ» (هود/118و119) خدا اگر می‌خواست مردم را طوری یک‌دست می‌آفرید که با هم اختلاف نکنند ولی انسان‌ها را طوری آفریده که همیشه با هم اختلافاتی دارند(یعنی این اختلاف یک حکمتی دارد) و در این اختلافات آدم‌ها صدمه می‌خورند مگر کسانی که خدا به آنان رحم کند و برای همین‌که به آنان رحم کند آنان را آفریده است(و الا دلیلی نداشت که انسان‌ها و کائنات را بیافریند!)

📌خدا ما را آفرید تا یک چیزی به ما بدهد و آن، هرچیزی جز «مهربانی» باشد صحیح نیست! مثلاً «آگاه‌شدن» نمی‌تواند دلیل قانع‌کننده‌ای باشد. می‌گویی: خدایا من را آفریده‌ای برای اینکه من آگاه و آگاه‌تر بشوم؟! خُب بعد از اینکه آگاه شدم، آخرش به من چه می‌رسد؟!

📌تنها جایی که انسان می‌تواند بگوید «خوب شد که خدا من را آفرید» این است که باور کند خدا او را به‌خاطر مهربانی‌کردن به او آفریده است. و الا اگر به کسی بگویید: «خدا تو را آفریده است تا کمال پیدا کنی!» می‌گوید: خُب اصلاً نمی‌آفرید؛ آن‌وقت دیگر لازم نبود کمال پیدا کنم! اما وقتی موضوع «محبت» را وسط می‌آورید، می‌گوید: «خوب شد که آفرید! حالا چطوری این مهربانی بیشتر می‌شود؟»

💠اهل‌بیت(ع) به عناوین مختلف سعی می‌کردند، مهربانی خدا را به اصحاب خود یادآوری کنند. پیامبر(ص) در یکی از جنگ‌ها، مادری را دید که در بحبوحۀ جنگ، فرزندش را در آغوش گرفته و دارد به او شیر می‌دهد، پیامبر(ص) به یارانش فرمود: از مهربانی این مادر به فرزندش تعجب می‌کنید! قطعاً محبت خدا به شما بندگان از محبت این مادر به طفل شیرخوارش بیشتر است(إنّ اللّهَ أرحَمُ بِكُم جَميعاً مِن هذِهِ بِاِبنِها؛ رياض‌السالكين/ج2/ص172)

📌حتماً شنیده‌اید ذکر خدا چقدر خوب است! ذکر خدا، اصلش «ذکر مهربانی خدا» است. اهل معرفت می‌گویند: صفت رحمان‌بودن خدا، نسبت به بسیاری از صفات خدا «صفت رئیسی» است؛ یعنی رازق‌بودن و صفات دیگر، برگشتش به رحمان‌بودن خداست.

🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۲.۲۸

📢صوت در کانال:
@panahian_mp3

@Panahian_text

 

دیدگاهتان را بنویسید